سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
هوشنگ سیفی؛ خلیل ولیزاده کامران؛ مهدی بابائی؛ انسیه شهابی
چکیده
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش ...
بیشتر
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش زمین در اختیار کاربران قرار میدهد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری اراضی بهروش طبقهبندی شیءگرا در حوضه آبریز قوچان- شیروان، واقع در بین استانهای خراسان شمالی و خراسان رضوی طی سالهای 1377 تا 1397 انجام شد. بدین منظور ابتدا تصاویرسنجندههای TM و OLI ماهواره لندست 5 و 8، برای سالهای مورد نظر تهیه شده و از طریق این تصاویر نقشههای پوشش زمین منطقه مورد مطالعه با روش طبقهبندی شیءگرا در شش کلاس مناطق مسکونی، اراضی آبی، اراضی دیم، اراضی آیش، سطوح آبی و مرتع بهدست آمد. در نهایت از طریق نقشههای کاربری اراضی بهدستآمده، تغییرات پوشش زمین طی سالهای مورد مطالعه از جهات کمیت مساحتی، توزیع مکانی و روند تغییرات با استفاده از مدل LCM مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در طی بازه زمانی مورد مطالعه کاربریهای آیش و اراضی دیم دارای روند کاهشی و کاربریهای مسکونی، اراضی آبی، مرتع و سطوح آبی دارای روند افزایشی میباشند؛ بهگونهای که بیشترین تغییرات مربوط به کاربری دیم با 23729 هکتار کاهش، و کاربری مرتع با 35935 هکتار افزایش، از جمله تغییرات اساسی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
ابوالفضل قنبری؛ خلیل ولیزاده کامران؛ Ali Mohammad Fazel
چکیده
Land use and land cover change (LULCC) have been among the most important perceptible changes taking place around us. Furthermore, since most of the LULCCs are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. Satellite-based Remote Sensing, by virtue of its ability to provide synoptic information of land use/cover at a particular time and location, has revolutionized the study of land use and land cover change. The use of Geoinformatics has enabled us to assign spatial connotations to LULCC, namely, population pressure, climate, terrain, etc which drive ...
بیشتر
Land use and land cover change (LULCC) have been among the most important perceptible changes taking place around us. Furthermore, since most of the LULCCs are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. Satellite-based Remote Sensing, by virtue of its ability to provide synoptic information of land use/cover at a particular time and location, has revolutionized the study of land use and land cover change. The use of Geoinformatics has enabled us to assign spatial connotations to LULCC, namely, population pressure, climate, terrain, etc which drive these changes. This has helped scientists to quantify these tools and to predict various scenarios. The purpose of this paper is to detect and evaluate land changes of Khanaqin urban area over 20 years using remote sensing techniques and Landsat dataset for years 2000, 2010, and 2020. For this purpose, supervised classification algorithm and maximum likelihood method has been used. Results indicated that Water bodies, Built-up area, and Vegetation areas increased in the last 20 years while Barren lands, and Agricultural mixed lands had decreased. These changes are largely related to climatic, political, and social factors as well as urban and rural population dynamics. According to the results obtained, this research can be useful in the field of regional and environmental management in the city of Khanaqin and in the field of urban planning and management and research decisions in this region can be used.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
خلیل ولیزاده کامران؛ فاطمه عدیمی؛ محمدحسین پورقربان بنام
چکیده
یکی از مخاطراتی که زیر ساخت های موجود در مناطق مختلف را تهدید می کند، پدیده زمین لغزش است. مطالعه حاضر سعی در شناسایی پهنه های مستعد این پدیده طبیعی در شهرستان خلخال دارد، که با استفاده از روش شبکه عصبی انجام گرفته است. برای این منظور ۹ عامل تاثیر گذار بر لغزش شناسایی و تهیه شدند، لایه لغزش های اتفاق افتاده، از عکس های هوایی و تصاویر ...
بیشتر
یکی از مخاطراتی که زیر ساخت های موجود در مناطق مختلف را تهدید می کند، پدیده زمین لغزش است. مطالعه حاضر سعی در شناسایی پهنه های مستعد این پدیده طبیعی در شهرستان خلخال دارد، که با استفاده از روش شبکه عصبی انجام گرفته است. برای این منظور ۹ عامل تاثیر گذار بر لغزش شناسایی و تهیه شدند، لایه لغزش های اتفاق افتاده، از عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی بدست آمده و با استفاده ازنقاط غیر لغزشی در سطح منطقه، داده های آموزش شبکه عصبی پرسپترون چند لایه را ایجاد کردند. این داده ها به منظور مدلسازی شبکه عصبی، پس از آماده سازی اولیه در محیط نرم افزار ARC GIS 10.5 به نرم افزار MATLAB 2016 منتقل شده و با استفاده از کد نویسی شبکه عصبی MLP آموزش دیدند تا در مورد داده هایی که با آنها برخورد نداشته اند، پیش بینی انجام دهند. ساختار شبکه عصبی طراحی شده از بین شبکه های بسیاری که ایجاد و آزمایش شدند، ۱-۱۲-۹ انتخاب شد، که ۹ ورودی به تعداد معیار های تاثیرگذار، ۱۲ نورون در لایه میانی و یک نورون و لایه برای خروجی شبکه بدست آمد. نتایج نمودار اعتبار سنجی مدل شبکه عصبی (ROC) نشان دهنده دقت بالای ۹۵ درصدی مدل ایجاد شده در پیش بینی پیکسل های لغزشی است. بر طبق نتایج حاصله ۵۷/۰، ۱۱/۰، ۰۷/۰ ، ۰۶/۰ و ۱۷/۰ درصد از منطقه مورد مطالعه به ترتیب در کلاس های بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم قرار گرفتند.
ابوالفضل قنبری؛ خلیل ولیزاده کامران؛ علی محمد فاضل
چکیده
Land use and land cover change have been among the most important perceptible changes taking place around us. Although perceptible, the magnitude, variety and the spatial variability of the changes taking place has made the quantification and assessment of land use and land cover changes a challenge to scientists. Furthermore, since most of the land use and land cover changes are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. The Remote Sensing and Geographic Information System has proved to be very ...
بیشتر
Land use and land cover change have been among the most important perceptible changes taking place around us. Although perceptible, the magnitude, variety and the spatial variability of the changes taking place has made the quantification and assessment of land use and land cover changes a challenge to scientists. Furthermore, since most of the land use and land cover changes are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. The Remote Sensing and Geographic Information System has proved to be very important in assessing and analyzing land use and land cover changes. Satellite-based Remote Sensing, by virtue of its ability to provide synoptic information of land use and land cover at a particular time and location, has revolutionized the study of land use and land cover change. The temporal information on land use and land cover helps identify the areas of change in a region. The use of Geoinformatics has enabled us to assign spatial connotations to land use land cover changes, namely, population pressure, climate, terrain, etc which drive these changes. This has helped scientists to quantify these tools and to predict various scenarios. The purpose of this paper is to detect and evaluate land use and land cover changes (LULCC) of Khanaqin urban area over 20 years using remote sensing techniques and Landsat dataset for years 2000, 2010, and 2020. For this purpose supervised classification algorithm and maximum likelihood method has been used. Results show that Water lands, Built-up area, and Vegetation areas increased from 2000 to 2020 in the last 20 years while Barren lands, and Agricultural mixed lands had decreased. According to the analysis and results obtained, this research can be useful in the field of regional and environmental management in the city of Khanaqin and in the field of urban planning and management and research decisions in this region can be used
هاشم رستم زاده؛ عثمان صوفی بوبکران؛ خلیل ولیزاده کامران
چکیده
در جهان امروز رابطه جامعه انسانی و محیط طبیعی تحت تأثیر پدیده شهرنشینی و توسعه شهری قرار گرفته است. پدیدهایی که دارای خصلت جهانی و کلی بوده و دائماً رو به افزایش میباشد. شهرنشینی و توسعه شهری را بدون شک، یکی از جنبههای ویژه در تمدن جدید میدانند رشد فیزیکی شهرها میتواند پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی متعددی بدنبال ...
بیشتر
در جهان امروز رابطه جامعه انسانی و محیط طبیعی تحت تأثیر پدیده شهرنشینی و توسعه شهری قرار گرفته است. پدیدهایی که دارای خصلت جهانی و کلی بوده و دائماً رو به افزایش میباشد. شهرنشینی و توسعه شهری را بدون شک، یکی از جنبههای ویژه در تمدن جدید میدانند رشد فیزیکی شهرها میتواند پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی متعددی بدنبال داشته باشد. تغییر کاربری و پوشش ارا ضی و تبدیل زمینهای کشاورزی در محدوده شهرها یکی از مهمترین پیامدهای زیست محیطی گسترش شهرهاست که موجب بروز مشکلات عدیدهای مانند از بین رفتن زمینهای کشاورزی، آلودگی آب، فرسایش خاک، افزایش سیلاب، کاهش کیفیت محیط زیست افزایش دمای سطح و غیره میگردد. هدف از این تحقیق، شناسایی رشد شهری و تأثیر آن بر الگوی حرارتی با استفاده از دادههای سنجش از دور در یک دوره زمانی 29 ساله در شهر تبریز میباشد. دادههای مورد استفاده در این پژوهش تصاویر ماهوارههایLandsat 5 و Landsat 8 سنجندههای TM و OLI,TIRS از سال 1990تا2019 میباشد که با استفاده از تکنیک طبقهبندی شیگرا تصاویر طبقهبندی و سپس برای پیشبینی گسترش شهر تبریز برای سال 2029 نیز از مدل مارکوف و سلولهای خودکار (CA-Markov) استفاده شده است، برای استخراج دمای سطح زمین نیز از دو روش Split Window و Mono Window استفاده شده است. در انتها نتایح پژوهش نشان داد که دمای مناطق مسکونی افزایش حدودا 1 درجهای داشته و بیشترین دمای محاسبه شده برای مناطق مسکونی در بخشهای جنوب غربی میباشد که بیشتر از 29 درجه سانتیگراد میباشد، همچنین پوشش گیاهی در سال 1990، 2000، 2010 و 2019 به ترتیب 81، 44،61 و 43 کیلو متر مربع بوده است و اراضی شهری به ترتیب 54، 81، 100 و 128 کیلومتر مربع بوده است. که به طور واضح نشاندهنده کاهش پوشش گیاهی و افزایش مناطق مسکونی میباشد از طرفی دیگر بررسی و تحلیل نتایج الگوی گسترش شهر تبریز نیز نشان داده است که بیشترین گسترش در بخشهای جنوبی و همچنین جنوب غربی و شرقی بوده است یعنی درست بخشهایی از شهر که دارای زمینهای مرغوب کشاورزی و پوشش گیاهی قابل توجهی میباشد که این امر خود به گرمتر شدن این بخش از شهر اثر گذاشته است.
در جهان امروز رابطه جامعه انسانی و محیط طبیعی تحت تأثیر پدیده شهرنشینی و توسعه شهری قرار گرفته است. پدیدهایی که دارای خصلت جهانی و کلی بوده و دائماً رو به افزایش میباشد. شهرنشینی و توسعه شهری را بدون شک، یکی از جنبههای ویژه در تمدن جدید میدانند رشد فیزیکی شهرها میتواند پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی متعددی بدنبال داشته باشد. تغییر کاربری و پوشش ارا ضی و تبدیل زمینهای کشاورزی در محدوده شهرها یکی از مهمترین پیامدهای زیست محیطی گسترش شهرهاست که موجب بروز مشکلات عدیدهای مانند از بین رفتن زمینهای کشاورزی، آلودگی آب، فرسایش خاک، افزایش سیلاب، کاهش کیفیت محیط زیست افزایش دمای سطح و غیره میگردد. هدف از این تحقیق، شناسایی رشد شهری و تأثیر آن بر الگوی حرارتی با استفاده از دادههای سنجش از دور در یک دوره زمانی 29 ساله در شهر تبریز میباشد. دادههای مورد استفاده در این پژوهش تصاویر ماهوارههایLandsat 5 و Landsat 8 سنجندههای TM و OLI,TIRS از سال 1990تا2019 میباشد که با استفاده از تکنیک طبقهبندی شیگرا تصاویر طبقهبندی و سپس برای پیشبینی گسترش شهر تبریز برای سال 2029 نیز از مدل مارکوف و سلولهای خودکار (CA-Markov) استفاده شده است، برای استخراج دمای سطح زمین نیز از دو روش Split Window و Mono Window استفاده شده است. در انتها نتایح پژوهش نشان داد که دمای مناطق مسکونی افزایش حدودا 1 درجهای داشته و بیشترین دمای محاسبه شده برای مناطق مسکونی در بخشهای جنوب غربی میباشد که بیشتر از 29 درجه سانتیگراد میباشد، همچنین پوشش گیاهی در سال 1990، 2000، 2010 و 2019 به ترتیب 81، 44،61 و 43 کیلو متر مربع بوده است و اراضی شهری به ترتیب 54، 81، 100 و 128 کیلومتر مربع بوده است. که به طور واضح نشاندهنده کاهش پوشش گیاهی و افزایش مناطق مسکونی میباشد از طرفی دیگر بررسی و تحلیل نتایج الگوی گسترش شهر تبریز نیز نشان داده است که بیشترین گسترش در بخشهای جنوبی و همچنین جنوب غربی و شرقی بوده است یعنی درست بخشهایی از شهر که دارای زمینهای مرغوب کشاورزی و پوشش گیاهی قابل توجهی میباشد که این امر خود به گرمتر شدن این بخش از شهر اثر گذاشته است.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
خلیل ولیزاده کامران؛ نازیلا هاشم زاده
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1401، ، صفحه 20-1
چکیده
یکی از اقدامات اولیه و ضروری جهت مدیریت ناپایداریهای دامنهای و کاهش خسارات ناشی از آنها، تهیه نقشه پهنهبندی خطر ناپایداریهای دامنهای و شناسایی نواحی مستعد خطر است. هدف این تحقیق نیز پهنهبندی خطر ناپایداری دامنهای در شهرستان گرمی با استفاده از مدل ANP فازی است. برای این منظور نقشههای عوامل مؤثر در وقوع ناپایداریهای ...
بیشتر
یکی از اقدامات اولیه و ضروری جهت مدیریت ناپایداریهای دامنهای و کاهش خسارات ناشی از آنها، تهیه نقشه پهنهبندی خطر ناپایداریهای دامنهای و شناسایی نواحی مستعد خطر است. هدف این تحقیق نیز پهنهبندی خطر ناپایداری دامنهای در شهرستان گرمی با استفاده از مدل ANP فازی است. برای این منظور نقشههای عوامل مؤثر در وقوع ناپایداریهای دامنهای (شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، فاصله از گسل، خاک، کاربری اراضی، شاخص پوشش گیاهی، فاصله از جاده، بارش و فاصله از رودخانه)در محیط نرمافزار ArcGIS تهیه شد. برای اجرای مدل ANP فازی همه 11 عامل دخالت داده شد و شبکه موردنظر تشکیل گردید. وزندهی معیار در مدل تحلیل شبکه به روش پرسشنامهای انجام شد. با تلفیق اوزان بهدست آمده حاصل از نرمافزار سوپردسیژن با لایههای مربوطه در محیط نرم افزار ArcGIS نقشه نهایی مدل ANP فازی بهدست آمد. در نتیجه نقشه پهنهبندی خطر ناپایداری دامنهای که از دقت خوبی برخوردار بود حاصل شد.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
مصطفی مهدویفرد؛ شاهین جعفری؛ خلیل ولیزاده کامران؛ صدرا کریم زاده
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1401، ، صفحه 36-23
چکیده
جنگلهای مانگرو از مهمترین جنگلهای مناطق حارهای و نیمه حارهای هستند که در امتداد سواحل جزر و مدی یافت میشوند. این جنگلها یکی از آسیب پذیرترین اکوسیستمهای دریایی بهشمار میآیند که طی چندین سال تحت تأثیر فعالیتهای انسانی دستخوش تغییرات میشوند. بنابراین پایش سریع و به موقع آنها بایست در اهداف برنامهریزان زیست ...
بیشتر
جنگلهای مانگرو از مهمترین جنگلهای مناطق حارهای و نیمه حارهای هستند که در امتداد سواحل جزر و مدی یافت میشوند. این جنگلها یکی از آسیب پذیرترین اکوسیستمهای دریایی بهشمار میآیند که طی چندین سال تحت تأثیر فعالیتهای انسانی دستخوش تغییرات میشوند. بنابراین پایش سریع و به موقع آنها بایست در اهداف برنامهریزان زیست محیطی قرار گیرد. امروزه سنجش از دور بهعنوان ابزاری قدرتمند و بهروز جهت پایش سریع جنگلها شناخته شده است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات 30 ساله جنگلهای مانگرو دماغه شمالی جزیره قشم طی سالهای 1986، 2000 و 2020 است. براساس اهداف پژوهشی نقشه پوششی مانگرو با اعمال الگوریتم ماشین بردار پشتیبان بروی تصاویر لندست 5 و 8 در محیط آنی گوگل ارث انجین استخراج گردید. نتایج یررسی تغییرات 30 ساله حاکی از آن بود که جنگلهای مانگرو طی ادوار پژوهشی (1986 تا 2020) روندی افزایشی داشته است بدین صورتکه مساحت جنگلهای مانگرو در سال 1986 از 78/5130 هکتار به 87/5471 هکتار در سال 2000 رسیده است که در حقیقت به میزان 23/6% مساحت جنگلها افزایش داشته است. اما مساحت این جنگلها در سال 2020 به 13/5967 هکتار رسیده است که این میزان نسبت به مساحت یاد شده در سال 1986 به 02/14% افزایش یافته است. بطور کلی نتایج این پژوهش نشان میدهد که افزایش جنگلهای مانگرو طی ادوار مطالعاتی نتیجهی جنگلکاری مصنوعی توسط بومیان منطقه به منظور حفظ این اکوسیستم دریایی در منطقه بوده است که به تبع آن باعث رونق صنعت گردشگری در استان هرمزگان و حتی منطقه قشم شده است. آنچه که در پژوهش کنونی باعث تسریع فرایند پردازشی گردید، استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان و سامانه آنلاین گوگل ارث انجین است.
هوشنگ سیفی؛ خلیل ولیزاده کامران؛ مهدی بابائی؛ انسیه شهابی
دوره 1، شماره 1 ، اسفند 1400، ، صفحه 33-50
چکیده
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش ...
بیشتر
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش زمین در اختیار کاربران قرار میدهد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری اراضی بهروش طبقهبندی شیءگرا در حوضه آبریز قوچان- شیروان، واقع در بین استانهای خراسان شمالی و خراسان رضوی طی سالهای 1377 تا 1397 انجام شد. بدین منظور ابتدا تصاویرسنجندههای TM و OLI ماهواره لندست 5 و 8، برای سالهای مورد نظر تهیه شده و از طریق این تصاویر نقشههای پوشش زمین منطقه مورد مطالعه با روش طبقهبندی شیءگرا در شش کلاس مناطق مسکونی، اراضی آبی، اراضی دیم، اراضی آیش، سطوح آبی و مرتع بهدست آمد. در نهایت از طریق نقشههای کاربری اراضی بهدستآمده، تغییرات پوشش زمین طی سالهای مورد مطالعه از جهات کمیت مساحتی، توزیع مکانی و روند تغییرات با استفاده از مدل LCM مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در طی بازه زمانی مورد مطالعه کاربریهای آیش و اراضی دیم دارای روند کاهشی و کاربریهای مسکونی، اراضی آبی، مرتع و سطوح آبی دارای روند افزایشی میباشند؛ بهگونهای که بیشترین تغییرات مربوط به کاربری دیم با 23729 هکتار کاهش، و کاربری مرتع با 35935 هکتار افزایش، از جمله تغییرات اساسی در منطقه مورد مطالعه می باشد.